«جعبه جادو» بر تخت سلطنت

تصویر ذهنی شما از یک خانم خانه‌دار چیست؟ به احتمال زیاد وقتی توصیفِ «خانه‌دار» را برای یک خانم به کار می‌برید، ناخودآگاه سبکی از زندگی را به او نسبت می‌دهید که برایمان کمابیش آشناست: خانمی که زمانی را در روز به امور شخصی خود اختصاص می‌دهد. به امور تحصیل فرزندان خود رسیدگی می‌کند، آشپزی و تدارک غذا را به عهده دارد. به هنرهای ظریفِ دستی مثل گلدوزی، خیاطی و… علاقه دارد و درصدد یادگیری آن‌هاست، و زمانی را در روز به معاشرت‌های صمیمی خود با خویشاوندان و دوستانش اختصاص می‌دهد.

و احتمالا در جواب این پرسش که بیش‌ترین زمان یک زن خانه‌دار به چه می‌گذرد، بی‌درنگ و با اطمینان خواهید گفت «کارِ خانه» (و مگر واژه خانه‌داری چیزی جز این را به ذهن می‌آورد؟!)

اکنون اما با توجه به داده‌های جدید آماری، تصویر پیشین را باید با تصاویر واقعی‌تری از خانم‌های خانه‌دار ایرانی جایگزین کنیم. در سال‌های اخیر سبک زندگیِ زنان خانه‌دار ایرانی تغییرات قابل توجهی را از سر گذرانده است.

یک روزِ خانگی به روایت اعداد

شرکت پژوهش بازار امروز به تازگی در یک تحقیق آماری، به نتایج متفاوتی رسیده است. در این پژوهش مشخص شده است، بعد از خواب که به طور متوسط ۷.۶ ساعت برای یک خانم خانه‌دار طول می‌کشد، تماشای تلویزیون با ۴.۵ ساعت در روز، مهم‌ترین اشتغال آن‌هاست. رتبه بعدی فعالیت‌ها، به انجام کارهای خانه با مدت زمان  ۴ساعت در روز تعلق دارد. خوردن و آشامیدن ۱.۸ساعت در روز از زنان خانه‌دار وقت می‌گیرد، و ورزش و کارهای غیر از کارهای خانه هر کدام نیم ساعت آن‌ها را مشغول می‌کنند. آن‌ها به سایر رسانه‌ها غیر از تلویزیون تنها به اندازه ۰.۹ ساعت در روز اقبال نشان می‌دهند و روزانه ۰.۲۵ ساعت را صرف یادگیری و آموزش خود می‌کنند. ناگفته نماند که زنان خانه‌دار هر روز حدود ۱ ساعت را بیرون از خانه برای خرید یا معاشرت با دیگران صرف می‌کنند و در مجموع، ۴۵ دقیقه در رفت و آمد هستند.

نکات بسیاری در دل آمار فوق وجود دارد که قابل تامل است. از آن جمله این‌که:

–  تلویزیون حاکم مطلق زمان‌های بیداری برای یک زن خانه‌دار است.

–  زنان خانه دار ۵ برابر بیشتر از همه رسانه‌های دیگر (اینترنت، کامپیوتر، رادیو، کتاب و…) برای تلویزیون وقت می‌گذارند.

–  آنها نیم ساعت بیش‌تر از انجام کارهای خانه تلویزیون می‌بینند.

–  و در کل تنها پانزده دقیقه به آموزش و یادگیری اختصاص می‌دهند.

اما بخش دیگری از پژوهش آماری شرکت پژوهش بازار امروز، به بررسی الگوی تماشای تلویزیون (الگوی زمانی مصرف رسانه) در طول یک شبانه‌روز برای زنان خانه‌دار ایرانی پرداخته است. همان‌گونه که در گراف زیر می‌بینید، درصد تماشاگران تلویزیون از ابتدایی‌ترین ساعت‌های صبح، سیری صعودی دارد و به جز ساعت‌های میانیِ روز (ساعت۱۲ تا ۱۵) -که این فعالیت به طور موقت جای خود را به آماده‌سازی و میل کردن غذا و انجام کارهای خانه می‌دهد- دوباره بر مسیر صعود قرار می‌گیرد. این روند بین ساعت‌های ۲۰ تا ۲۳ به اوج خود می‌رسد و پس از نزدیک شدن به زمان خوابِ شبانه، تا صبح روز بعد مسیری نزولی را طی می‌کند.

امواجی به قیمت طلا

نظریه‌های اخیر رسانه، دنیای امروز را دنیای «ژئومدیا» می‌دانند. ژئومدیا دنیایی است که در آن رسانه‌ها نه فقط در بسترهای محلی آغازگر و شکل‌دهنده تغییرات هستند، بلکه در مقیاس جهانی در تصمیم‌گیری‌ها تاثیر مستقیم دارند. درست به همین دلیل است که رسانه و محتوای رسانه‌ای بیش از گذشته در کانون توجه تصمیم‌سازان قرار می‌گیرد.

پژوهش انجام گرفته را می‌توان در ابعاد ملی و از دریچه فرهنگ نگریست. امروز تلویزیون نقشی انکارناپذیر در شکل دادن به زیستِ فرهنگی جامعه دارد.

کدام بستر رسانه‌ای را می‌شناسید که مدت ۴.۵ ساعت بی‌و‌اسطه با خانم‌های خانه‌دار -به عنوان قشر وسیعی از آحاد جامعه امروزِ ایرانی- در ارتباط باشد؟ و چه خواهد شد اگر زمینِ بازی را منفعلانه به دست افراد و کمپانی‌های خارج از مرزهای این جغرافیا بسپاریم، که با طراحی هوشمندانه محتوا برای این رسانه، ذائقه فرهنگی و نیاز روانی (و به تبع آن نیازهای مادی) مخاطب را مهندسی می‌کنند؟ به ویژه اگر بدانیم زنان خانه‌دار با تقریب قابل قبولی، «مادرانِ» خانه‌دار و مهم‌ترین مرجع برای تربیت نسل‌های آینده هستند، و تغییر در سبک زندگی آن‌ها فقط به خودشان ختم نمی‌شود، بلکه دامنه آن به نسل‌های آینده نیز کشیده خواهد شد.

پرسش‌هایی ازین دست و ارائه پاسخ‌های تحلیلی به آنها، راه را برای به‌کارگیری بهینه و کُنش‌گرانه ابزارِ تلویزیون در فرهنگ‌سازی هموارتر می‌کند.

اما با نگاه اقتصادی به آمار به دست آمده، می‌توانیم اطلاعات ارزشمندی را از آن استخراج کنیم. فرض کنیم یک کسب‌وکار به تولید محصولی مشغول است که شاخص‌ترین بازار هدف آن، خانم‌های خانه‌دار هستند. این آمارها نشان می‌دهند که برای موفقیت در بازاریابی و فروش این محصول، نمی‌توان از فرصتِ بالقوه تلویزیون غافل بود.

اگرچه حضور در کانال‌های تلویزیونی پرمخاطب، هزینه‌های گزافی را به یک کمپین تبلیغاتی اضافه می‌کند، اما می‌توان با طراحی و خلق محتوای ارزشمند و درگیرکننده، و ارائه هوشمندانه آن در زمان‌های محاسبه‌شده و ویژه، توجه مخاطبان (در اینجا خانم‌های خانه‌دار ایرانی) را در مقیاس وسیع‌تری به سمت محصول یا کسب‌وکار موردنظر جلب کرد.

در مقاله آینده با بررسی آماری فعالیت‌های روزانه برای طیف وسیع و رو به رشدی از زنان ایرانی، یعنی زنان شاغل ایرانی، اطلاعات جالب و مفیدی را با شما به اشتراک می‌گذاریم.

منبع: EMRC