با ذهنی درخشانتر قدم به قصر رویاهایتان بگذارید
یکی بود یکی نبود، زنی بود که به هر جا قدم میگذاشت با خود پاکیزگی را هدیه میبرد، دست روی هرچیزی که میگذاشت مثل الماس برق میزد… نه، این دفعه قصه نمیشنویم، بلکه خودمان تجربه میکنیم، کافی است یک بار تجربهاش کنیم و آن وقت است که دیگر داشتن ذهن صاف و صیقلی رویایی دست نیافتنی نیست، با سیف میتوانیم در قصری تمیز از فکرهای درخشان زندگی کنیم.
برو بچههای مگنولیا کمپینی را به طور ترکیبی در فضای مجازی و فضای باز برای برند سیف اجرا کردهاند و خواندن تجربهشان خالی از لطف نیست:
رویا طبیبی، مدیر پروژه، ماجرای کمپین را اینطور تعریف میکند: «برند سیف در بین مردم با گازپاککناش شناخته شده بود و مخاطب به خوبی با نام این برند آشنا بود اما شاید تنها مشکلی که وجود داشت همین گره خوردن نام برند با گازپاککناش بود که روی قابلیتهای دیگر برند سایه میانداخت.
سیف میخواست یک کمپین تعاملی در فضای دیجیتال داشته باشد، آنهم زمانی که هنوز تعاملی بودن فعالیتهای بازاریابی در بین محصولاتی با حضور خانمها جا نیافتاده بود. خانمها اصولا خیلی درگیر این ماجراها نمیشوند و این کار ما را سخت کرده بود.
طی جلسات متعدد و تحقیقات زیادی که انجام دادیم، خودمان را جای مخاطب گذاشتیم و دیدیم که مخاطب فارغ از مصرف کردن یا مصرف نکردن محصول، سیف را خوب میشناسد. در این کمپین تصمیم گرفتیم برای درگیرکردن مخاطب یک فعالیت محیطی داشته باشیم، مخاطب را جذب کنیم و بعد در فاز دوم او را درگیر داستان سیف بکنیم.
در دنیای امروز مشکلات، افسردگی و تنشها زیاد هستند. چیزی که میتوانست برای مخاطب جذابیت داشته باشد و از گروههای کانونی ما نتیجه شده بود، تستهای روانشناسی بود. مخاطب خانم به این تستها علاقهمند است و دلاش میخواهد با شناخت خود، در زندگیاش تغییر ایجاد کند.
تصمیم گرفتیم که برند یک دورهی سه ماهه را با مخاطب بگذراند و در کنارش باشد، مخاطب را خوشحال کند و الماس درونی او را بدرخشاند؛ یعنی همان کاری که محصول در خانههای مردم انجام میداد و خانهها را تمیز میکرد، این بار برند برای مخاطب انجام دهد.
پروژه را شروع کردیم و یک سایت برای این کار راهاندازی کردیم. تست روانشناسی را در سایت بارگذاری کردیم و همزمان با آن در تهران و پنج شهرستان بزرگ هم یک سری فعالیت محیطی آغاز کردیم، برای تهران قصرهایی بزرگ ساخته و در مراکز خرید پر رفت و آمد قرار داده شد. خانمها با لباسهای رویاییِ فرشتهها سراغ مردم میرفتند، کاتالوگهایی را به مردم میدادند که در یک طرفشان تست روانشناسی DISC (نسخه کوتاه) و در طرف دیگر شکل صحیح استفاده از محصول وجود داشت و از آنها درخواست میکردند تستها را پاسخ بدهند. افراد میتوانستند تستها را آنلاین، در مجلات یا از طریق همین کاتالوگها پاسخ دهند و پاسخ نهایی را اساماس کنند. در نهایت یک قرعهکشی برگزار شد و پنج نفر برندهی سفر به ترکیه شدند. بازخورد مناسبی داشتیم، حدود سی و پنج هزار خانم و البته تعدادی هم آقا (تعداد خانمها غیرمنتظره بود) پاسخ دادند.
بعد از تستها هم حدود یک ماه هر روز بنا به شخصیت پاسخدهندهی تست و با مشاورهی یک دکتر روانشناس سرشناس (دکتر ذبیحی)، راهکارهایی برای شادتر زندگیکردن برایشان اساماس میکردیم؛ پنج روز در هفته پیامهای مثبت. حدود ۴۸۰۰۰۰ اساماس به مردم زدیم و درپایان هم یک ایونت خیلی باشکوه با حضور دکتر روانشناس و مردم برگزار کردیم و ایشان دربارهی راههای زندگی بهتر و دید مثبت در زندگی برای مردم و برندهها سخنرانی کردند.»
آرش افشین میگوید: «هدف این کمپین فروش نبود. با اینحال فروشندگان محصول در هایپرمارکتهای نزدیک قصرها از افزایش فروش میگفتند. سیف میتواند کل سطوح خانه را تمیز کند و وقتی خانهی تمیزی داشته باشی ذهن آرامتری خواهی داشت.
لازم به ذکر است که ایدهی سیف کاملا داخلی بود و جزئی از یک کمپین بینالمللی نبود. حضور قصرها در جذب خانمها خیلی تاثیر داشت البته قصرها را فقط در تهران ساختیم و در شهرستان فقط از تصویر کلیدی کمپین در نمای پشت غرفه استفاده کردیم. ساخت قصر و حمل و نقل آن به شهرهای دیگر از لحاظ هزینه و زمان توجیهپذیر نبود. در نهایت با به کارگیری رسانههای مختلف و فعالیت میدانی در ۴ نقطه تهران و ۵ شهر بزرگ، شش مجله و چهارده وب سایت مرتبط با مخاطب، کمپین را پوشش خبری دادند که فراتر از انتظار بود.»