تدوین استراتژی سال ۱۳۹۵ شرکت های گروه dnaunion
جلسه افتتاحیه تدوین استراتژی سال ۱۳۹۵ شرکتهای گروه dnaunion با همکاری یک دانشکدهی بین المللی خلاقیت و رهبری در آلمان برگزار شد.
در این ورکشاپ سه روزه چهار شرکت ماگنولیا، اشاره، emrc و DMN به عنوان شرکتهای اصلی گروه dnaunion حضور داشتند و با بهرهگیری از راهنماییهای جمشید الموتی به تدوین استراتژی یک سالهی شرکت خود پرداختند.
در روز اول این ورکشاپ، استراتژی یک سالهی dnaunion به عنوان خطمشی اصلی شرکتهای گروه مطرح شد و در روزهای بعد شرکتهای مذکور براساس این رهنمود کلی و راهکارهای ارایه شده توسط آقای الموتی، هدفهای اصلی برنامهی یکسالهی خود را تعیین کردند.
جمشید الموتی درمورد این ورکشاپ نکاتی را مطرح میکند: «این دومین همکاری من با گروه dnaunion و مدرسهی آو است. در این دوره من به عنوان تسهیلگر و پشتیبان شرکت کنندگان برای انجام کارها به شکلی سازمانیافته و خلاقانهتر حضور داشتم. بال و پر دادن به ایدههای شرکتها، الهام بخشی، نشان دادن روشهای جدید اندیشیدن و گسترش افقهای فکری شرکتکنندگان از جمله کارهایی بود که در این سه روز انجام دادم.
من بارها و بارها ورکشاپهایی با این مضمون را برای مشتریانم در سراسر دنیا برگزار کردهام. فرهنگ، محیط، سیاستهای هر کشور، تفاوت شکل آموزش و حتی استفاده از ابزارها، در شکلگیری و روند کار در کشورهای مختلف تاثیر میگذارد. اما تفاوت بزرگ این کارگاه با دورههای قبلی من، اشتیاق شرکتکنندگان برای یادگیری بود و همین امر من را به وجد میآورد و انرژی مضاعفی به من میداد، به عبارت دیگر شرکتکنندگان این دوره، به کار تدوین استراتژی به عنوان یک کار روتین نگاه نمیکردند. در این ورکشاپ شاهد یک فعالیت تیمی از شرکتهایی بودیم که زیر چتر یک برند (dnaunion) جمع شده بودند و برای رسیدن به یک هدف مشخص در یک مسیر گام برمیداشتند.در یک مسیر گام برمیداشتند.»
ناصر پاشاپور نیکو، مدیر عامل گروه dnaunion، که با لبخندی حاکی از صبوری و رضایت از یک گروه به گروه دیگر میرفت، گفت: «این برنامهریزی سالها بود که در شرکتهای گروه dnaunion انجام میشد، اما امسال تصمیم گرفتیم کار را به شکلی متفاوت و پرهیجان انجام دهیم. این تغییر رویه چند دلیل عمده و اصلی داشت: همانطور که میدانید اصولا برنامهریزی کار چندان جذابی نیست و حتی میتواند خستهکننده هم باشد. مسالهی دوم این بود که گاه مواردی که مطرح میشد ممکن بود برای یک شرکت دیگر هم قابل به کارگیری باشد اما بنا به هر دلیلی از یاد میرفت. مورد بعد اینکه تا به حال این برنامه مستقیما زیر نظر من انجام میشد، اما به این نتیجه رسیدم که شاید حضور من روی تصمیمگیریها تاثیر بگذارد و به نوعی مانعی برای رسیدن به نتیجه توسط خود شرکتها باشد. تغییر شیوهی کار میتوانست ضمن بالا بردن کارایی، بعد آموزشی هم داشته باشد، بنابراین تصمیم گرفتیم در یک ورکشاپ و به صورت گروهی کار را انجام دهیم تا جذابیت و همچنین سرعت کار بالا برود. کنار هم بودن گروهها باعث تسریع امور، رسیدن به نتیجهگیری در مدت زمان کوتاه، از بین رفتن حس رقابت و ایجاد همکاری بیشتر در گروهها بود. در ابتدای ورکشاپ وضعیت صنعت حوزهی فعالیت dnaunion و جایگاه دلخواه dnaunion را در سالهای آینده و نحوهی تعامل با با مشتریان کنونی و آتی تشریح کردم. پس از آن و در طول ورکشاپ به سوالات شرکتکنندگان پاسخ میدادم و بر روند کار نظارت داشتم.»
از نتایج قابل توجه این کارگاه انرژی بیش از حد بچهها بود که به من هم انرژی میداد و نشان خوبی بود برای تاکید بر درستی این تصمیم.