رهاسازی روح به وقت خلاقیت
قرار بود، در کارگاه تبلیغات خلاقی که توسط گروه dnaunion در جشنواره برترین های تبلیغات ایران برگزار شد، هشتاد نفری حضور داشته باشد اما به یکباره ظرفیت از حد مجاز بیشتر شد و برخی از حاضران برروی زمین نشستند. لپ تاپ به پروژکتور متصل نمیشد و آرایش فضا، مناسب برگزاری کارگاهی گروهی نبود اما جمشید الموتی مدرس این دوره با تسلط کامل به اوضاع و با ایجاد ارتباطی صمیمی با شرکت کنندگان کار خود را شروع کرد. او از مفهومی برای حاضران گفت که اکثرشان با آن درگیر بوده و در پی راه حل برای آن هستند. الموتی در این کارگاه به موشکافی مفهوم خلاقیت و ویژگیهای یک فرد خلاق پرداخت. او در این کارگاه گفت: در برخی از کشورهای دنیا و همچنین در ایران، خلاقیت با مفهوم هنر اشتباه گرفته شده و معمولا افراد هنرمند به عنوان مدیران خلاقیت انتخاب میشوند. این درحالی ست که با برگزاری کارگاه تبلیغات خلاق میخواهیم، نظری بیندازیم به اینکه چگونه خلاقیت میتواند برای حل بهتر مشکلات در شرکتها استفاده شود و چگونه میتوان سطح خلاقیت را در سازمانها بالاتر برد. خلاقیت نباید با هنر یکی در نظر گرفته شود و باید کاری کرد که مفهوم خلاقیت در کل سازمان بسط داده و این مبحث کنار مفهوم مدیریت قرار بگیرد. شاید زمانی طراحی یک آگهی جذاب و یک شعار تبلیغاتی خوب خلاقیت محسوب میشد و شرکتها با توجه به این موارد موفقیتهای بزرگی را کسب میکردند اما زمان چنین حرکتهای به پایان رسیده و نیاز برندها تغییر کرده است. برندها در رقابت و خلاقیت بهتر میتوانند در ترویج نام و علامت تجاری شان عمل کنند.
در حال حاضر برندها بهتر است اطلاعات بیشتری فراتر از محصولاتشان به مشتریان بدهند. امروزه مصرف کنندگان آگاه تر و انتخابی تر شده اند و علاقه مندند که پیام های بیشتری را از یک محصول دریافت کنند. علاوه براین، خلاقیت همیشه با احساسات کارکرد بیشتری پیدا میکند. این روشی قابل نفوذتر به قلب مشتریان است و به برندها کمک می کند که محصولات خود را راحتر بفروشند. این موضوع نکته جدیدی نیست. افراد خلاق به راحتی می توانند به احساسات افراد دست بیابند و به عنوان یک فرد موفق در کارشان در نظر گرفته شوند. دستیابی به احساسات هدف اولیه برای خلاقیت محسوب میشود و این موضوع یک فرم غیررسمی از اندازه گیری موقعیت یک خلاقیت کاری است. همچنین هر فرد خلاقی نباید فراموش کند که خودش یک مصرف کننده است. بنابراین خلاقیت یک همدلی و یا هم حسی را با خود همراه دارد و هر فرد خلاقی بهتر است نگاهی به محصولاتی که می خواهد برای خودش بخرد، بیندازد.
همچنین تبلیغ تا حد ممکن باید ساده و بدوی باشد. هرچند که ساخت، تبلیغ ساده کار بسیار سختیست و یکی از معیارهای افراد خلاق ساخت تبلیغات ساده است. در واقع خلاقیت فرایندی پیچیده در ذهن افراد خلاق است . این نباید اشتباه گرفته شود، با این حقیقت که پشت واقعیت های ساده درجاتی بالا از خلاقیت وجود دارد.
الموتی در کارگاهی که افراد مختلفی از آژانسهای تبلیغاتی و یا برندها در آن حضور داشتند، در ادامه افزود: خلاقیت، خلق یک تصویر زیبا از یک محصول نیست. خلاقیت نگاه کردن به مشکلات از ابعاد مختلف است. فرد خلاق، موقع خلق تصویری زیبا برای تبلیغ، باید از خود سئوال کند که تبلیغ او منجر به چه اتفاقی شده است. افراد خلاق همیشه نباید به فروش فکر کنند. افراد خلاق در آژانسهای تبلیغاتی ایرانی همیشه تحت فشار دو عامل زمان و بودجه هستند و باید براساس این دو عامل فعالیت کنند. این درحالیست که این افراد را نباید تحت فشار قرار داد و باید رها و آزاد ایده های خود را عملی کنند. علاوه براین، بسیاری از آژانسها احساسشان براین است که فرد خلاق باید نوآور نیز باشد اما نکته مهم این است که نباید خلاقیت را با نوآوری اشتباه گرفت. فرد خلاق نباید احساس کند که برای خلاقیت باید گوشهای بنشیند و فکر ناب را خلق کند. فرد خلاق باید هر فکری را به زبان خودش بیان کند و برای او نباید زمان مشخص کرد. فرد خلاق قانون شکن است و در چارچوب فکری خود عمل میکند. فرد خلاق باید فکرش را آزاد بگذارد تا بدون محدودیتی پرواز کند. افراد خلاق باید زمانی را برای تنها شدن به خود اختصاص دهند. تنهایی که به آنها اجازه گسترش فکرشان را بدهد.
علاوه براین موارد: گاهی افراد خلاق برای خودشان مشکل تراشی میکنند. آنها باید مشکلات بزرگی را برای حل کردن تعریف کنند. فرد خلاق نباید منتظر بماند که مشتری برای حل یک مشکل به سراغش بیاید. فرد خلاق نباید خودش را محدود به چند ایده کند و باید تمام افکار و ایده هایشان را برروی کاغذ بیاورد. بعد از این مرحله، باید برروی ایده اصلی ش را مانور دهد. با تمام این توصیفات، تکنولوژی روز به روز در حال پیشرفت کردن است و هنر دستان افراد خلاق را از بین می برد، افراد خلاق نباید از تکنولوژی و رشد آن بترسند و بهتر است به آن نگاهی ابزاری داشته باشند. کارگاه تبلیغات خلاق در حالی به پایان خود رسید که از چهره اکثر حاضران در آن میتوانستید، احساس رضایت را حس کنید. احساسی که به نظر، آنها را برای تغییر نگاهشان نسبت به مفهوم خلاقیت کمک بسزایی خواهد کرد.