میران نوروزی، حاکمان شاد سرزمین dnaunion
در روز دعوت به جشن پایان سال با نواختن صور توسط گروه happyunion، شرکتهای گروه dnaunion در سیطره حکومتی میران نوروزی قرار گرفتند. میرانی که مدت زمان چهار ساعت حکومت سرزمین dnaunion را به دست گرفته و با فرمانهای جذابشان اهالی منطقه حکومتی خود را شاد کردند. میرنوروزی، نمادی از ایران باستان است. در آن زمان، دو قدم مانده به بهار، فردی عادی به مدت کوتاهی حکومت شهر را بدست میگرفت و فرمان می داد. اعضای گروه dnaunion نیز از اوایل اسفند، همگی آرزو میکردند که قرعه به نامشان بیفتد و میر شوند. آنها علاوه بر این، به دنبال یافتن ایدهی جشن پایان سال نیز بودند. آنها با کنجکاوی از هم سئوال میکردند که ایده چیست و این موضوع به یکی از بحث های مهم اوقات بیکاری آنها تبدیل شده بود.
با آمدن اعضای گروه happyunion به شرکتها معما حل شد و صدای شادی و خنده در میان اعضای گروه پیچید. ایدهی آسان شده، این بود: امسال گروه dnaunion به موفقیت های بسیاری دست یافته و میخواهد سال آینده را که نماد آن خروس است تبدیل به فرصتی برای موفقیت های بیشتر و شروعی دوباره کند. از گروه خواسته شد، فقط در جشن پایان سال حاضر شوند و از آن لذت ببرند. در جشن امسال، اعضای گروه به مانند سال گذشته قرار نیست کار گروهی انجام دهند و فقط به خوشحالی میپردازند.
همچنین گروه happyunion امسال هم به رسم هر سال با ساز و دهل به تمامی شرکتها سر زده و اعضا را برای حضور در جشن پایان سال دعوت کرد. این گروه با سبدهای گل سرخ و سپیدی که در دست داشتند با ورود به هر شرکتی میر نوروزی آنجا را انتخاب و هیجانی مضاعف به جمع می دادند. بعد از این مراسم، میرها دست به کار شده و ایدههای مختلف خود را اجرایی کردند. میر آژانس تبلیغاتی اشاره به مردمش فرمان داد، از ساعت سه بعد از ظهر دست از کار کشیده و در بازی حذفی گل یا پوچ شرکت کنند. اعضای اشاره به گروه های سه نفره تقسیم و به تیم های اول تا سوم از خزانه شرکت جایزه داده شد. میر، هر کسی که در زمان مقرر کار میکرد، به اشد مجازات محکوم کرد. میرِ شرکت پژوهش بازار و رسانه امروز (emrc) روند دیگری را در پیش گرفته و به اعضای شرکت گفت: پشت هر میزی که دوست دارند، بنشینند و از آن لذت ببرند. اعضا از این فرصت طلایی استفاده و فردی پشت میز مدیرعامل نشست و دستور داد برای اعضای شرکت خوراکی خوشمزه ای بخرند. البته در این میان یکی از مدیران نیز فرصت را غنیمت شمرد و جای یکی از نیروهای خدماتی را گرفت. بعد اعضا برای صرف نهار به بیرون شرکت رفته و قرار شد به مدت دو ساعت کار دلخواه خود را انجام دهند.
میرِ DMN-A Brand Experience Agency از مردم شهرش خواست که در بازی پانتومیم شرکت و لذت ببرند و آنها را به خوردن نهاری دلچسب در رستورانی خارج از شرکت دعوت کرد و در آخر اجازه خروج زودتر از پایان ساعت کاری را به آنها داد. در آژانس تبلیغاتی مگنولیا، مدیرعامل جای خود را به میر داد و در این جابجایی اتفاقات جذابی رخ داد. اعضای شرکت همگی حین عبور از مقابل اتاق مدیرعامل با تعجب نگاه میکردند. اعضای این شرکت نیز زودتر از پایان زمان کاری محل را ترک کردند. و اما میر شرکت مادر یعنی dnaunion فرمانهای متنوعی را تدارک دیده بود. او برای شروع از مردم ایالت خود خواست، نهار مورد نظرشان را انتخاب کنند و در فاصله آمدن نهار به خوش صدایان شرکت دستور داد تا آهنگی بخوانند و مابقی را شاد کند. او همچنین از مسئول اداری شرکت خواست تا به جای نیروهای خدماتی از مهمانان مدیرعامل پذیرایی کند. میر این شرکت نیز به مانند مابقی میرها، به اهالی شهر اجازه خروج زودتر از موعد کاری را داد.
با همه این اوصاف، تمامی اعضای گروه dnaunion روز دعوت به جشن را با شادی به پایان رسانده و خود را برای روز جشن پایان سال آماده میکنند.