بر طبل شادانه بکوبید، بهار میآید
صدای پای بهار با نوای دلنشین ساز و دهل happyunion تمام سرزمینdnaunion را فرا گرفت. صدای سازی که به همگان اعلام کرد: بر یک چشم برهم زدن امسال نیز تمام شد و باید رخت نو را برای حضور در جشن پایان سال به تن کرد. جشنی که نوید آن را هپی یونیونیها دادند.
happyunion؛ با خود بوی شکوفههای بهاری را به همراه آورده بود و با ورود به هر شرکت سروصدای دلنشینی را به پا میکرد. سروصدای که نوید انتخاب میری تازه را نیز میداد. میری که از میان کارکنان شرکتها انتخاب و به رسم هرساله قرار بود، یک روز خاطره انگیز را برای همگان بسازد. داستان انتخاب میر؛ همگان را به دوران ایران باستان میبرد. دورانی که در روزهای آخر سال به منظور ایجاد یک روز شاد پادشاه از میان افراد شهر یک نفر را به عنوان میر انتخاب و میر انتخابی به مدت کوتاه حکمران شهر میشد.
حال میرهای گروه dnaunion نیز با برنامههای جذاب همکاران خود را شاد کردند. برنامههایی که اکثرا گروهی اجرا و نشان میداد که چقدر همراه بودن با یک گروه خوب، آدمی را به وجد میآورد. داستان میرها تا غروب آفتاب ادامه داشت.
با تمام این توصیفات اعضای گروه خودشان را برای جشن پایان سال آمده میکنند. جشنی که میعادگاهی برای بستن عهدههای تازه است. عهدههای برای ساختن آیندهی روشن.