همزیستی مسالمت آمیز بانکها و فین تکها در زمان کرونا
پس از شروع بحران کرونا، آژانس فورمایند(FourMind) تصمیم گرفت در راستای مسئولیت اجتماعی مجموعه وبینارهای FourMind AHEAD را برگزار و از افراد متخصص دعوت کند تا نقطه نظراتشان را برای حل چالشهای پیش رو بیان کنند. در یکی از وبینارها که با حضور دو مدیرعامل جوان؛ صادق عبدالهی و آرین افشار برگزار شد، فورمایند به “بررسی چرخه تولید اعتبار در بازارهای پولی با تمرکز بر بانکها و فین تکها و تاثیری که کرونا بر این بخش گذاشته” پرداخت. فرید شکریه مدیرعامل آژانس مدیرفورمایند راهبری این وبینار را برعهده داشت. در این وبینار صادق عبدالهی از شرکت مشاوره مدیریت به رابین در مورد نقدینگی، اعتبار و بانکداری صحبت و آرین افشار از مرکز نوآوری فینوا درمورد شرکتهای فین تک، گستره خدمات آنها، اعتبارآفرینی و آینده شان نکاتی را بیان کرد. در ادامه مشروح این وبینار را میخوانید.
تاثیر ویروس کرونا بر بنگاههای اقتصادی
صادق عبدالهی با بیان این نکته؛ پیامد شیوع ویروس کرونا افزایش عدم اطمینان در اقتصاد است گفت: وقتی عدم اطمینان افزایش یابد، سرمایه گذاران به سمت بازارهای مالی برای فروش سهام خود هجوم میبرند. آنها برای حفظ منابع خود و طیکردن دوران بحران به سمت بازارهای مطمئنتر سوق پیدا میکنند. حال در این میان کرونا باعث شد که بسیاری از کشورها قرنطینه را اجرا و اخلالی در زنجیره تامین ایجاد شود. وقتی زنجیره تامین دچار اخلال شود، شرکتها دیگر قادر به تولید محصولات مانند قبل نیستند، چون سبد محصولی خانوارها محدودتر شده و آنها به سمت خرید محصولات اساسی و بهداشتی تمایل بیشتری پیدا میکنند. کاهش تقاضای محصولات رابطه مستقیمی با کاهش عرضه نیروی کار دارد. وقتی عرضه دچار شوک شود، اخلالی در مدیریت نقدینگی بنگاهها ایجاد و آنها توانایی خود را برای بازپرداخت تعهدات بانکی از دست میدهند. عدم بازپرداخت تعهدات بانکی، توانایی وامدهی بانکها را کاهش میدهد. چنین چرخهای، اقتصادی را نشان میدهد که بازار در آن به سمت بحران در حال حرکت است و باید دولت و سیاستگذاران ورود کنند، چون در صورت عدم ورود آنها بنگاهها و بانکها دچار بحران میشوند. در تمامی کشورهایی که براساس مبانی اقتصاد آزاد حرکت میکنند، در زمان شکست دولتها و سیاستگذاران برای تحت کنترل کردن شرایط وارد بازار میشوند. در چنین شرایطی سیاستگذاران با بکارگیری دو ابزار؛ اتخاذ سیاستهای پولی و مالی و تشدید سیاست پولی تلاش میکنند که تقاضای بازار را تحریک کنند. حال در اقتصادی که در آن یک نظام مالی نوین وجود دارد، سیاستگذاران با استفاده از این دو ابزار میتوانند بازار را به شرایط قبل باز گردانند. در نظر داشته باشید؛ در سیاستهای پولی و مالی نرخ بهره دستکاری میشود. سیاستگذار در شرایط رکود اقتصادی با کاهش نرخ بهره سعی میکند، نرخ استقراض را پایین بیاورد. وقتی نرخ استقراض پایین باشد، بنگاهها راحتتر تسهیلات دریافت میکنند. از طرفی سیاستهای پولی بر درآمدهای مالیاتی و بخش هزینهای بودجه دولت نیز نظارت دارند. دولتهایی اگر بخواهند از اخذ مالیات بگذرند و یا با وقفه دریافت ایجاد کنند، باید از منابع مالی دیگری استفاده کنند. حال دولتهایی مانند ایران که بخش قابل توجهای از منابع آنها بلوکه شده و یا با کسر بودجه مواجه است، به راحتی نمیتوانند سیاست های پولی را اتخاذ کنند. هر چند دولت ایران نیز بستههای حمایتی را در نظر گرفته است اما جنس این بستهها نیز پولی است. بنابراین در این دوران سیاستهای پولی تشدید شده و تشدید سیاستهای پولی منجر به افزایش پایه پولی و افزایش پایه پولی منجر به خلق نقدینگی خواهد شد. حال خلق نقدینگی دوباره کشورها را میتواند به نقطه در معرض بحران قرار گرفتن برگرداند.
در این میان فرید شکریه مدیرعامل آژانس فورمایند سئوالی را مطرح کرد: با توجه به توضیحات شما به نظر سیستم به سمت ورشکستگی درحال حرکت است، ما این موضوع را میشنویم اما چرا حس نمیکنیم؟
عبدالهی در پاسخ به این سئوال گفت: وقتی اقتصاد از نظام مالی نوین برخوردار است، اتخاذ سیاستهای مالی و پولی به دلیل اینکه نقدینگی ایجاد شده قابل بازگشت است و خلق نقدینگی دائمی نیست، اقتصاد به شرایط عادی و نرمال باز خواهد گذشت. شاید اقتصاد نظام مالی نوین علائم ورشکستگی را داشته باشد اما بازیگران اقتصادی به شکلی نقش ایفا میکنند که اقتصاد هیچ گاه به ورشکستگی نمیرسد. در نظام مالی نوین، بانکها به عنوان آخرین مرجع وام دهندگی در نظر گرفته میشوند اما در ایران به این شکلی نیست و بانکها اولین مرجع وام دهندگی محسوب میشوند. در واقع پرامترهای اقتصاد ایران به خاطر شرایط داخلی با پرامترهای خارج از کشور متضاد است و همیشه کشور درمعرض ورشکستگی قرار میگیرد اما ورشکسته نمیشود.
شکریه: گفته شد با کاهش نرخ بهره، نرخ استقراض کاهش پیدا میکند، با توجه به این موضوع چرا بانکها هنوز علاقه به وام دهی دارند؟
عبدالهی: پس از شیوع ویروس کرونا شرکتها برای استفاده از حد اعتباری تعریف شده به سمت بانکها هجوم بردند. چنین حرکتی باعث میشود سمت راست اعتبارنامه بانکها یعنی تسهیلاتی که ارائه میکنند و به عنوان دارایی آنها تلقی میشود، انباشته شود. طبق قانون وضع شده وقتی نسبت داراییهای بانکها به نسبت سرمایهشان افزایش یابد آنها دیگر قرار به ارائه تسهیلات جدید نیستند. در این حالت بانکها شروع به فروش بخشی از دارایی های خود را میکنند. برای مثال: بانکها سعی میکنند، داراییهای مانند اوراق خزانه را بفروشند تا قدرت تسهیلات دهی خود را حفظ کنند.
فرآیند خلق اعتبار و نقدینگی
عبدالهی در ادامه به تحلیل فرآیند خلق اعتبار و نقدینگی پرداخت و گفت: در این وبینار تلاش خواهم کرد به شکلی ساده فرآیند خلق اعتبار و نقدینگی را توضیح دهم و بگویم؛ اعتبار و نقدینگی چیست و چه زمانی ایجاد و کی امحا میشود و اینکه حضور اعتبار و نقدینگی چه زمانی در نظام بانکی مثبت و چه زمانی منفی است.
فرض کنید در یک اقتصاد تک بعدی که فقط یک پارچه فروش و یک خیاط وجود دارد، قرار گرفتهایم. در این اقتصاد پارچه فروش، پارچه را تامین و خیاط نیز آن را میدوزد. در چنین اقتصادی شاید پارچه فروش نخواهد که پارچه به خیاط بدهد و یا شاید خیاط را نشناسد، در این حالت واسطی به نام بانک پا به میدان میگذارد. بانک خلاء ایجاد شده را پر و از محل منابع خود به خیاط وام میدهد. خیاط وام یا همان تسهیلات را به پارچه فروش داده و پارچه تهیه میکند. حال پارچه فروش پولی که دریافت کرده را در بانک سپرده گذاری میکند. تا اینجا ماجرا بانک به واسطه تسهیلاتی که به خیاط داده به اصطلاح در اقتصاد اعتباری ایجاد کرده است. در مقابل اعتبار، سپرده و یا نقدینگی دریافت کرده است. بنابراین نشان دادیم که در یک اقتصاد تک بعدی نقدینگی و اعتبار چیست و چگونه ایجاد میشوند. چنین اقتصادی برای رشد از ابزار بانک استفاده و بانک برای ایجاد این اتفاق از ابزار خلق نقدینگی استفاده کرده است. بنابراین نقدینگی منجر به ایجاد رشد اقتصادی میشود. برهمین اساس نقدینگی فی نفسه پارامتر بدی برای اقتصاد نیست. مسئله مهم این است که نقدینگی چگونه ایجاد و به شکل میتوان آن را کاهش داد. حال یک گام جلوتر بگذاریم و فرض کنیم یک ماه گذشته و بانک بابت تسهلات ارائه شده و ده درصد سود طلب را از خیاط طلب کند. در این حالت خیاط صد و ده تومان پول میخواهد. خیاط به واسطه ارزشی که ایجاد کرده لباس را با قیمت صد و ده هزارتومان به پارچه فروش میفروشد. در این حالت پارچه فروش پول را به خیاط داده و خیاط تسهیلات دریافتی از بانک را برمیگرداند. اعتباری که در نظام بانکی ایجاد شده بود به بانک برگشت و سپردهای هم که تعهد بانک بود توسط خیاط پرداخت و بانک آن را به پارچه فروش پرداخت کرد. این مثال ساده نشان داد؛ نقدینگی چگونه ایجاد و چگونه در اقتصاد امحا میشود.
اعتبار برای رشد اقتصادی کشور الزامی است. اگر بانک در اقتصاد نقش ایفا نمیکرد، اعتبار و محصولی با ارزش افزوده ایجاد نمیشد و رشدی در اقتصاد تک بعدی نداشتیم. به مثال برگردیم و فرض کنیم، کارگاه خیاط بر اثر حریق از بین رفته است. بنابراین هم تجهیزات و هم پارچه خیاط از بین رفته است. بانک متوجه میشود، تسهیلات ارائه داده هیچ گاه برنخواهد گشت. در این حالت بانک موظف است سپردهای پارچه فروش را پرداخت کند. اگر بانک به منبع اعتباری دسترسی نداشته باشد چگونه میتواند سپرده را بازگرداند. در این نقطه موضوعی به نام سرمایه مطرح میشود. بانک همیشه باید میزانی از سرمایه را نزد خود نگه دارد. میزان سرمایه به پیش بینی بانک به میزان احتمال عدم بازگشت منابع بستگی دارد. در چنین شرایطی اعتبار و نقدینگی امحا و این نقدینگی منجر به تورم نمیشود.
حال بیاید نگاهی به اتفاقی که در نظام بانکی ایران میافتد و ما شاهد رشد بالای نقدینگی هستیم، نگاهی بیاندازیم.یکی از مواردی که باعث این اتفاق میشود، عدم سرمایه کافی بانکها است. امکان دارد، بانکها نخواهند از محل سرمایههای خود سپردهها را پرداخت کند و سود دریافتی از تسهیلات افزایش دهد و برای مثال به جای صد و ده، صد و بیست هزار تومان از خیاط دریافت میکند. در این حالت بانک اعتباری در سمت راست ترازنامه خود ایجاد میکند و در سمت چپ نیز به سپرده گذاران طبق وظیفه سود ارائه میکند. بانک در این شرایط نقدینگی خلق میکند که اعتباری در پس آن نیست. به این اتفاق به اصطلاح دارایی موهومی در ترازنامه بانکها میگویند. در این حالت نقدینگی هیچ گاه به چرخه سادهای که قبلا توضیح داده شد برنمیگردد. چنین نقدینگی باعث ایجاد تورم مزمن میشود. اقتصاد ایران نزدیک به چهار دهه است به واسطه ساختار اشتباهی که میان تسهیلات گیرنده، بانک و سپرده گذار تعریف شده گرفتار این تورم شده است. چنین تورمی باعث کاهش ارزش پول کشور و کاهش قدرت خرید خانوار میشود.
وقتی داراییهای موهومی در ترازنامه بانکها جابگیرد، بانکها قادر به بازپرداخت نیستند و بایستی به سراغ سپرده گذاران برود و زیان خود را جبران کند. چنین روندی در رابطه وکیل و موکلی بانکها و سپردهگذاران نیز تعریف درستی نشده و ما شاهد آن بودیم که چندی پیش موسسات مالی و اعتباری حاضر به جبران خسارت نشده و هزینه به دوش نظام بانکی افتاد و بانک مرکزی نیز هزینه را از طریق داراییهای مردم جبران کرد.
عبداللهی در ادامه افزود: در حال حاضر طبق اعلام بانک مرکزی سرمایههای بانکها منفی و چنین سرمایه ای باید از جیب سپرده گذارانی تامین شود که حاضر نیستند این زیان را بپذیرد. بنابراین عدم مدیریت صحیح دارایی های موهومی در نظام بانکی که میتواند نتیجه عدم نظارت کافی توسط بانک مرکزی باشد باعث شده که شاهد رشد نقدینگی باشیم. نظام بانکی از این شرایط به شرطی که ضعفهای ساختاری میان بانک و سپرده گذاران را برطرف کند، خارج خواهد شد.
در مجموع اعتبار اساسا برای نظام بانکی لازم است و به همین دلیل است؛ بانکهای کشورهای پیشرفته در شرایط حال حاضر تمام تلاش خود را برای ایجاد اعتبار و باگشت دوباره به شرایط عادی اقتصادی انجام میدهند اما درکشورهایی مانند ایران، اخلالی در ایجاد اعتبار در نظام بانکی ایجاد شده و نقدینگی در آن امحا نمیشود و رشد نقدینگی باعث شده، اعتبار ایجاد شده هیچ گاه به نظام بانکی برنگردد و اتخاذ سیاستهای پولی نه تنها اقتصاد را نجات نمیدهد بلکه به شرایطی بحرانی بازگردانده است.
بازار داغ فین تکها در زمان کرونا
آرین افشار در ادامه این وبینار به بررسی فعالیت فین تکها پرداخت و گفت: بهتر است وبینار را با تعریف فین تک شروع کنیم. فین تک مخفف Financial technology است که بطور ساده ما از آن به عنوان فن آوریهای مالی یاد میکنیم. فین تک به شرکتهایی اشاره دارد که سعی دارند، تکنولوژی را با فعالیتهای مالی و اقتصادی گره بزنند. نکته مهم این است، فین تکها خلاف جهت بانکها و نهادهای مالی حرکت نمیکنند. آنها سعی دارند، راهکاریی که بانک ارائه میکنند را به روشی سریعتر و ارزانتر از طریق مدل یک کسب وکار نوآورانه به مردم ارائه دهند. اصولا فین تک در سه دسته؛ خدمات مالی، بانکی، بورس و بیمه معنی پیدا میکند و قصد دارد هر آنچه که مردم برای آن یک چرخه مالی ایجاد میکنند به نحوی مدیریت کند. در حالت سنتی بانکها، شرکتهای بورسی و بیمهای این فعالیت را اجرا میدهند اما فین تکها قصد دارند که ساختار را برهم بزنند.
در گذشته مخاطبان خارج از کشور باید مبلغی را به ازای دریافت خدمات پرداخت میکردند. پرداخت این مبلغ که معمولا کم هم نبود برای افراد چالش برانگیز بود. فین تکها این دو پارامتر را نسبت به سرویسهای سنتی تغییر دادند، آنها هم نرخ مبالغ را کاهش و هم زمان ارائه خدمات را کم کردند. برهمین اساس اولین ارزش افزودهای که فین تکها ایجاد کردند، بحث کاهش زمان و نرخ مبالغ ارائه خدمات بود. وظایف فین تکها به نسبت قبل تغییرکرده و دیگر وظیفه آنها کاهش زمان و نرخ مبالغ نیست، چون این دو مورد دیگر در دنیا ارزش محسوب نمیشوند و حتی بانکها نیز چنین سرویسی را ارائه میکنند. در حال حاضر فین تکها در تلاش هستند؛ به زندگی مالی مردم کمک کنند.
بنابراین فین تک حال حاضر فرآیند مدیریت کردن پول در قالب پس انداز و یا بهینه هزینه کردن است. فین تکها آمدهاند تا به افراد کمک کنند با مدیریت هزینه، تصمیمگیریهای مالی بهتر و در نهایت تامین مالی درستی انجام دهند.
فینتکها در حال حاضر بر سبک زندگی مردم تمرکز کردهاند. آنها در تلاش هستند، سبک زندگی مالی مردم را بهتر کنند.
در اینجا بهتر است، تعریفی از بانکداری دیجیتال و فین تک داشته و تفاوتهای آنها را بهتر شناسایی کنیم. بانکداری الکترونیک، سرویسهای بانکی هستند که دربستر دیجیتال ارائه میشوند. بر همین اساس سرویسهای که بانکها بربستر اینترنت ارائه میدهند، اصولا فین تکی نیستند. آنها سرویسهایی هستند که پرامتر زمان در آنها پررنگ و حضور در آنها کم رنگ شده است. بانکداری الکترونیک سرویس فین تکها که همان فرآیند مدیریت کردن پول در قالب پس انداز و یا بهینه هزینه کردن است را ارائه نمیکنند. در نتیجه فین تکها بر تغییر سبک زندگی تمرکز و بانکها بر نگهداری پول مشتریان متمرکز شدهاند.
نمونه کاوی فینتکها
افشار گفت: بهتر است چند فین تک ایرانی را مثال زده و با نمونههای خارجی مقایسه کنیم. حوزههای که فین تک در آنها معنی پیدا میکند به دستههای مختلفی دسته بندی شدهاند. حوزههای مانند: فعالیت مدیریت حسابهای شرکتی، بیک کوین یک ارز دیجیتال یا کریپتو کارنسی( رقابتی در بازار پولی و مالی ایجاد کردند)، نرم افزارهای پرداخت موبایلی( علاوه بر پرداخت کارهای دیگری نیز انجام میدهند)، آرپی جیها، اینشورتک یا کسب وکارهای فناوری بیمه ( براین تمرکز دارد که افراد طولانی مدت بیمه دریافت نکنند. اینشورتک این سرویس را میدهد که برای یک روز پرخطر ماشین را بیمه کنیم.) پی اف ام (یکی دیگر از حوزههای فین تک است که نرم افزار مینت در این حوزه در خارج از کشور شناخته شده است. نرم افزار فانوس و محک در ایران نیز نمونهای از این حوزه هستند. این نرم افزارها بر اساس رفتار هزینه کرد افراد در طی روز، حساب مالی آنها را مدیریت میکند و به آنها میگویند که چقدر باید پس انداز کنند و فرصتهای سرمایه گذاری را به افراد نشان میدهد.) همچنین در حوزههای دیگری مانند امنیت، گردشگری و توریسم و… نیز فین تکها سرویسهایی را ارائه میکنند.
البته اگر دقت کنید، متوجه خواهید شد در ایران هنوز در برخی از حوزههای فین تک سرویس و یا نرم افزاری ارائه نشده است. این موضوع نشان میدهد که صنعت فین تک ایران جای کار بسیاری دارد.
چرا فین تکها در ایران هنوز جای خود را پیدا نکردهاند؟
افشار گفت: برای پاسخ به این سئوال بهتر است، ساختار بازار ایران در حوزه فین تکها را بر اساس مجوزها و قوانین توضیح دهیم. ساختار بازار ایران در فینتکها را سه ساختار پرداخت یار، پرداخت ساز و پرداخت بان تشکیل میدهند. هر کدام از این مجوزها برای حوزههای مختلف فین تکها مانند پرداخت، اعتباردهی، امنیت و ایجاد تراکنشهای اینترنتی و موبایلی وضع شدهاند. برخی از حوزهها مانند پرداخت وام دهی خرد و.. بطور قانونی شناخته نشدهاندو استارتاپهای فعال در این حوزه نیاز به حمایت سریع برای رشد و همگام کردن زیرساختهایشان با بانکها دارند.
چرا دولت باید به فین تکها اهمیت دهد
افشار گفت: بانکها در حال حاضر دچار چالشهای بسیاری شدهاند. یکی از چالشهای که دولت با آن سروکار دارد بزرگ شدن بانکها است. این بزرگی باعث شده که دولت نمیتواند نظارت جدی بر بانکها داشته باشد. حال برای اینکه نظارت قابل اتکا باشد چه کاری باید کرد؟ اصولا در دنیا یا رقیبی ایجاد و یا دولت به آن حوزه ورود میکند. حوزه مالی یکی از حوزههایی است که دولت نباید به آن ورود پیدا کند. چون هر وقت به آن ورود کرده یا تورم یا مشکلات جدیتری ایجاد شده است. یکی از بهترین راهکارها این است؛ دولت زیرساختها را برای فینتکهایی که قرار است ساختار زندگی مردم را تغییر دهند، فراهم کند. وقتی فین تکها رشد کنند، مردم خواه ناخواه به سمت استفاده از سرویسهای مبتنی برتکنولوژی سوق پیدا میکنند. این روند بطور اتوماتیک بار بانکها را هم کمتر میکند. با اجرای این روند بانکها با ایجاد زیرساخت و نگهداشت مالی مردم و فین تکها با اتصال زیرساختی و اصولی به همدیگر سعی میکنند، زندگی مالی مردم را بهتر کنند.
وقتی دریافت خدمات و وام از طریق بانکها چالش برانگیز و زمان براست، یک استارتاپ فین تکی با بررسی حساب مالی و ورودی و خروجی حسابهای افراد میتواند بدون ایجاد فرآیند پیچیده در بازه زمانی مشخص به افراد مبلغی را بصورت اعتبار ارائه دهد. افراد در زمان کوتاه اعتبار و پول را دریافت و مشکلات خود را حل و باز پرداخت میکنند. افراد میتوانند در زمان کوتاه اعتبار خود را افزایش و تامین مالی بیشتری داشته باشند. باید بدانید که پارامتر زمان در ایران برای تامین مالی بسیار مهم است.
پس دولت باید در مرحله قانون گذاری سریعتر عمل کند تا فین تکها قدرت شکلگیری پیدا کنند. در همین راستا بانکها باید زیرساختهایی را در قالب بانکداری باز ارائه کنند تا افراد متخصص این حوزه، مدلهای مالی جدیدی که به زندگی مردم ربط دارند ارائه کنند. یکی از مشکلات موجود در ایران نبود اتصال زیرساختهای بانکی بهم است. بانکها نباید احساس کنند که با ورود فین تکها بازار را از دست میدهند به نظرم آنها در لایهای خواهند نشست که با پولهای ایجاد شده توسط استارتاپهای فین تکی کار کنند. بنابراین بانکها با آمدن فینتکها از بین نرفته و جایگاه متفاوتی پیدا میکنند. در ایران نیز به زودی شاهد این همکاری خواهیم بود. بانکهایی که به زودی باجهها را حذف و خدمات را به صورت بانکداری الکترونیک به مشتریان ارائه میکنند. از طرفی فین تکها نیز کار بانکهای دیجیتال را سبکتر میکنند.
کرونا چه کمکی به فین تکها کرد؟
افشار گفت: کرونا باعث شد، کسانی که تابحال در برابر استفاده از خدمات اینترنتی مقاومت میکردند، تجربه جدیدی داشته و از این خدمات استفاده کنند. همگان میدانند که خرید محصولات سوپرمارکتی اینترنتی بطور عجیبی در زمان کرونا افزایش پیدا کرد. در دنیا نیز ۷۲ درصد تراکنشها و استفاده از سرویسهای مالی افزایش پیدا کرد. در ایران نیز پرداختهای خرد کاهش و پرداختهای میان یک میلیون تا بیست میلیون تومان افزایش یافت. این نشان میدهد، افراد فعالیتهای بانکی خود را برروی سرویسهای اینترنتی انجام میدهند. بیشترین آمار بین یک میلیون تا دو میلیون تومان بوده که نشان میدهدف
افراد در حال افزایش سبد خرید خود هستند. چنین روندی نشان میدهد، مردم به پرداخت آنلاین اعتماد کردهاند. حال اگر مردم به سادهترین خدمت فین تک یعنی پرداخت آنلاین اعتماد کنند، کم کم به مابقی خدمات نیز اعتماد خواهند کرد.
در پایان باید بگویم: کرونا باعث شد افراد به نرم افزارها اعتماد و با متصل کردن حسابهای بانکی خود کارهای پولی و بانکی را با کمک فینتکها انجام دهند.