حضور در پروژههای واقعی در بوت کمپ فورمایند
با توجه به اینکه جریان ارتباطات برندهای فعال در کشور بهسمت فعالیتهای BTL در حال حرکت است، آژانس خلاقیت فورمایند با طراحی بوت کمپ « برگزاری رویداد » در تلاش است تا افراد علاقمند را با مدیریت پروژه و مدیریت رویداد آشنا کند. فورمایند با برگزاری این بوت کمپ تجربه و دانشی را که طی سالیان دراز در زمینه برگزاری رویداد به دست آورده، با نسل جوان به اشتراک میگذارد و از این طریق به ارتقای کارآزمودگی و سطح نگرش آنها کمک میکند.
۴۵۰ نفر متقاضی شرکت در این بوت کمپ بودند و بعد از مصاحبه آنلاین ۱۲ نفر انتخاب شدند . منتخبان علاوه بر حضور در بوت کمپ، برای حضور ۴۵روزه حقوق کارآموزی دریافت میکنند.آنها علاوه بر یادگیری های تئوری در پروژههای واقعی فورمایند نیز مشارکت دارند. فورمایند علاوهبراین بوت کمپ، تصمیم دارد بهزودی کارگاههای آموزشی را در آکادمی خود برگزار کند که اطلاعات بیشتر را با مخاطبانش به اشتراک خواهد گذاشت. به جمع شرکتکنندگان بوت کمپ فورمایند رفتهایم تا با چند نفری از آنها گفتوگویی داشته باشیم.
گفتگوی اول: مهدیس تابعامام
در این بوت کمپ چه میکنید؟
در بوت کمپ یاد میگیریم که چطور یک رویداد باکیفیت و همتراز استانداردهای جهانی برگزار کنیم.
من با اینکه از قبل آموزشی ندیده بودم تجربۀ برگزاری ایونت را داشتم اما با حضور در بوت کمپ یاد گرفتم رویدادهای باکیفیتتری را برگزار کنم. مهمترین نکات آموزشی این بوت کمپ، تأکید بر ایجاد نظم در حین برگزاری رویداد، شناخت دقیق مشتری و برقراری تعامل با آن، اجرای درست کار تیمی، اعتماد به همتیمی و… بود. اجراکننده باید رویداد را رابطهای برد-برد ببیند و نهایت تلاش خود را برای برگزاری باکیفیت به کار بگیرد.
چه پیشنهادی برای برگزاری بهتر بوت کمپهای بعدی دارید؟
به نظرم برگزارکنندگان بوت کمپ صد خود را برای شرکتکنندگان گذاشتند، بهخصوص در بخش آموزش. یکی از تجربیات متفاوت این بوت کمپ، حضور ما در پروژههای واقعی فورمایند بود که برای آژانس ریسک بزرگی داشت و این ریسک سبب اعتمادبهنفسدادن به افراد تازهوارداست. اینکه ما توانستیم محتوای آموزشی را تبدیل به کار اجرایی کنیم، به نظرم نقطه قوت این بوت کمپ بود. اگر بتوان برای برنامههای بعدی ترازوی محتوای آموزشی را با قسمت عملیاتی همتراز کرد، همهچیز بهتر خواهد شد.
گفتوگوی دوم: یاسمین رحیمنژاد
در بوت کمپ فورمایند چه میگذرد؟
فرصت عجیب و غریبی است… یعنی روزهای اول فکر میکردم قرار است بمیرم. مگر میشود چنین فرصتی با این حال خوب به آدمها داده شود و اینقدر همهچیز شفاف و واضح باشد! به نظرم چنین فرصتی بسیار کم پیش میآید. من شخصاً هفت سال است که کار میکنم و با آدمهای مختلف در بیزینسهای مختلف همکاری داشتم، اما اینجا همهچیز متفاوت است.
ایونت برگزار میکردید؟
ایونت هم برگزار کردم، اما همانطور که گفتم اینجا خیلی عجیب و غریب و متفاوت است.
از چه نظر عجیب است؟
آقای شکریه( مدیرعامل فورمایند)، تیمی که اینجا هستند، فضایی که دارند، فرصتی که در اختیار ما قرار دادند، همه برای من عجیب هستند. چنین فضایی برای کسب دانش و تجربه، حداقل برای من تا به الان خیلی دستنیافتنی بوده است و تجربههای ناخوشایند من بیشتر از تجربههای خوشایندم بوده؛ تجربههایی که نهایتاً به یادگیری منجر شدند. اما اینکه اینجا همهچیز صاف و صادقانه روشن است، عجیب است. «اینجا قرار است یاد بگیریم و حق داریم اشتباه کنیم تا دفعه بعد بهتر عمل کنیم».
فکر میکنید در بوت کمپ همهچیز سر جای خودش بود؟
ممکن است یک زمانهایی بههمریختگی داشته باشیم، یعنی یک ناهماهنگیهایی باشد، اما در همان زمان هم یک همکاری تیمی بین خودمان و اعضای داخلی سازمان شکل میگیرد که بعد از آن میگوییم که بهتر شد که بههمریختگی اتفاق افتاد. اینطوری یاد میگیریم که مدیریت کنیم.
شرکت در بوت کمپهای بعدی را به افرادی پیشنهاد میدهم که مشتاق یادگیری هستند و تا به حال شرایط اینچنینی برایشان فراهم نبوده که در جایی به آنها فرصت و اعتماد داده شود و برایشان چنین بستر یادگیری فراهم شود.
گفتوگوی سوم: یاسمن شاکری
در بوت کمپ چه خبر است؟
ما در یک بوت کمپ ۴۵روزه هستیم؛ تقریباً دو هفته را گذراندیم و تعدادی از ما وارد پروژههای اصلی شرکت فورمایند شدیم.
اگر بخواهید در یک جمله بوت کمپ را تعریف کنید، چه میگویید؟
واقعاً فرصت با ارزشی بود، حداقل برای من. خیلیوقت بود که منتظر چنین فرصتی بودم. برنامۀ من چیز دیگری بود و ناگهان این اتفاق پیش آمد و من خیلی خیلی خوشحال هستم.
از چه طریقی با بوت کمپ آشنا شدید؟
از طریق کانال یکی از کارآفرینان متوجه شدم. درحقیقت فکرش را هم نمیکردم که بتوانم فرم را پر کنم، اما فرم بسیار جذاب بود و برای همین باعث شد که من شوق و ذوق زیادی برای اینکه شرکت کنم داشته باشم.
چه پیشنهادی برای برگزاری بهتر بوت کمپهای بعدی دارید؟
این بوت کمپ از چیزی که در ذهنم بود خیلی فراتر است؛ یعنی همۀ ما دوازدهنفر بسیار شوق و ذوق برای حضور در بوت کمپ داشتیم و همین حس را از تیم برگزار کننده میدیدیم. من تابهحال این را در جایی ندیده بودم. تمام بچههای تیم فورمایند هم خیلی قابل دسترس هستند، خیلی حواسشان به همهچیز هست و اینکه هوای ما را دارند و مطمئن میشوند که اگر ما سؤالی داریم، که معمولاً هم سؤالات ما بسیار است، ما را راهنمایی کنند. این چیزی بود که من در خیلی از جاها ندیدم.
گفتوگوی چهارم: نیما سالارکیا
در بوت کمپ چه خبر است؟
در بوت کمپ بهصورت تئوری و عملی یاد میگیریم که چطور باید خیلی اصولی و حرفهای یک مدیر پروژه باشیم و همچنین بتوانیم هر مدل پروژه را درست انجام دهیم. چیزهایی که در این بوت کمپ یاد گرفتیم باعث شد به شخصی تبدیل شویم که بتواند انواع و اقسام پروژههای سخت را مدیریت کند؛ یعنی نه لزوماً رویداد بلکه بتوانیم بهصورت اصولی و مرتب و منظم هر پروژهای را پیش ببریم.
سابقه کار ایونت داشتید؟
من در سهچهار سال گذشته ایونتهای مختلف برگزار کردم. در این بوت کمپ، افراد خیلی حرفهای و باتجربه از فورمایند با وجود مشغله کاری زیادشان به ما آموزش دادند. اگر تعداد جلسات بیشتر بود، برای شرکتکنندگان جذابیت بیشتری داشت که البته با توجه به زمان، حتماً امکانپذیر نبوده است.
گفتوگوی پنجم: درین زمردپوش
از بوت کمپ برایمان بگویید؟
به نظرم در بوت کمپ، هم اطلاعات محتوایی و هم اطلاعات کاربردی به شرکتکنندگان منتقل شد. بهطور مثال، علاوه بر تیمسازی، ابزارهای تیمسازی و برنامهریزی را هم به ما آموزش دادند. در این حین ما را وارد پروژههای واقعی کردند که حضور در اجرای یک پروژه از صفر تا صد بسیار آموزنده بود. اینجا یاد گرفتیم که اجرایی فکر و عمل کنیم؛ یعنی فقط ایدهپردازی نکنیم و حرف نزنیم. از ابتدا یاد گرفتیم که چطور باید آدمها را در پروژه همراه کرده و مدیریت بحران داشته باشیم.
اگر بخواهید بوت کمپ بعدی را اجرا کنید، چه مواردی را در نظر میگیرید؟
فورمایند برای اولین بار بوت کمپ را برگزار کرده و دوازده نفر متفاوت را دور هم جمع کرده است. برای اولین بار همهچیز عالی بود. اما از نظر من اگر افراد همسطح کنار یکدیگر قرار میگرفتند، بهتر بود. برای مثال، افرادی که سابقه کار و تجربه در زمینه برگزاری ایونت دارند را در دوره حرفه ای تری قرار دهند.
در این بوت کمپ آدمها خوشحال هستند. چیزی که خیلی به چشم من آمد، آدمهایی بودند که واقعاً دغدغۀ یادگیری و پیشرفت داشتند. یعنی دوازده نفری که بودیم، هیچکدام یک دقیقه هم نمینشستند و بگوییند «ولش کن» و منتظر این باشند تا کسی دیگری بگوید چی کار کنند. از ساعت هشتونیم صبح میآیند، حتی اگر کسی هم از فورمایند نباشد، خود بچهها شروع می کنند به یادآوری چیزهایی که در روزهای گذشته یاد گرفتهاند.